زیر اسمان شب

عشقی علمی اجتماعی و مقالات

زیر اسمان شب

عشقی علمی اجتماعی و مقالات

جلالی: دولت سرنخ فوتبال را به کس دیگری نمی‌دهد

مجید جلالی همیشه حرف تازه‌ای برای فوتبال دارد. او که جزو معدود مربیان صاحب فکر در فوتبال ایران است درباره بحث حضور مدیران غیر فوتبالی در فوتبال نظر جالبی دارد


مجید جلالی سرمربی تیم فولاد خوزستان

مجید جلالی همیشه حرف تازه‌ای برای فوتبال دارد. او که جزو معدود مربیان صاحب فکر در فوتبال ایران است درباره بحث حضور مدیران غیر فوتبالی در فوتبال نظر جالبی دارد و می‌گوید دولت به عنوان مرکزی که سرنخ فوتبال را به عنوان سرگرمی مردم در اختیار دارد هیچ وقت اجازه نمی‌دهد که این سرنخ از دستش جدا شود.

جلالی مربی تیمهایی چون پاس و سایپا و  سرمربی فعلی تیم فولاد خوزستان در گفت‌وگویی اختصاصی با تبیان درباره حضور غیر فوتبالی‌ها در فوتبال اظهار نظر کرد:

* بحث حضور مدیران غیر ورزشی در فوتبال بحث تازه‌ای نیست. تقریبا پس از بازی‌های آسیایی 90 و قهرمانی تیم ایران در آن بازی‌ها جرقه حضور سیاسی‌ها در ورزش زده شد. ارزیابی شما از حضور این افراد در ورزش چیست؟

اگر بخواهیم این موضوع را در فوتبال ایران بررسی کنیم باید به عقب‌تر برویم و آن زمان است که می‌توانیم به جمع بندی برسیم و احیانا دلایل لازم را پیدا کنیم. پیش از انقلاب هم چنین سیاستی وجود داشت. مثلا وقتی آنها تصمیم گرفتند قرمز و آبی را راه‌اندازی کنند تا در جامعه، فوتبال مثل حالا تاثیرگذار باشد از افراد نظامی یا کاملا سیاسی استفاده کردند. آنها ماموریت گرفتند تا کار را آن طور که مورد نظر است، پیش ببرند. در آن زمان رییس فدراسیون هم کسی بود که بدون سابقه فوتبالی تنها ارتباط نزدیکی با حاکمیت داشت. این تاریخچه حاکی از دیدگاهی است که در کشور ما نسبت به فوتبال و ورزش وجود داشته است. فوتبال در کشورمان موضوع سرگرم‌کننده‌ای است که می‌تواند جامعه را مشغول خود کند و آلت دست سیاستگذاران باشد. بنابراین با این دیدگاه همه امور این فوتبال باید در اختیار دست‌اندرکاران باشد و آنها سرنخ را تنها در دست خود نگه می‌دارند. این نگاه ربطی به این دولت یا دولت قبل ندارد. می بینیم روسای فدراسیون‌های تاثیرگذار با دولت‌ها رفت‌و آمد دارند.

تا زمانی که دیدگاه‌ها تخصصی نشود، چنین وضعیتی وجود خواهد داشت. وقتی همه بدنه فوتبال از نظر اداره و منابع مالی وابسته به دولت است و دولتها تنه خودشان را محق می‌دانند که ورزش را اداره کنند چنین حالتی وجود دارد و با انتقاد من و شما این شیوه اصلاح نمی شود.

* یعنی نمی‌شود امیدی به پایان دادن این روش داشت؟

تا زمانی که دیدگاه‌ها تخصصی نشود، چنین وضعیتی وجود خواهد داشت. وقتی همه بدنه فوتبال از نظر اداره و منابع مالی وابسته به دولت است و دولتها تنه خودشان را محق می‌دانند که ورزش را اداره کنند چنین حالتی وجود دارد و با انتقاد من و شما این شیوه اصلاح نمی شود. اگر واقعا قرار است اصلاحاتی صورت گیرد باید از طریق قوانین این کار صورت گیرد.

* مثلا آیا می توان دل خوش به این کرد که خصوصی سازی می تواند این مشکل را از بین ببرد؟

در کشور ما سابقه نشان داده خصوصی سازی در ورزش غیر ممکن است. با توجه به ساختاری موجود نمی‌توان از خصوصی‌سازی در ورزش صحبت کرد. اگر قرار است خصوصی سازی در فوتبال صورت گیرد باید استادیوم‌ها به باشگاه‌ها اختصاص پیدا کند، بلیت فروشی را باشگاه‌ها خودشان بر عهده بگیرند و حق پخش تلویزیونی هم به صورت واقعی پرداخت شود. حتی باید برای حق پخش رقابتی به وجود بیاید اما وقتی تنها صدا و سیما را داریم، رقابت و دادن حق پخش واقعی بی معنی است.

جلالی و حبیب کاشانی

* یکی از توجیهاتی که مدیران غیر ورزشی برای حضورشان در فوتبال مطرح می‌کنند این است که ورزش و به ویژه فوتبال در این سالها نتوانسته مدیر قابلی را تربیت کند. شما با این فرضیه موافقید؟

 این دقیقا مطابق به همان چیزی است که گفتم اما اگر قبول داشته باشیم که ورزش توانسته چنین مدیرانی را تربیت کند آیا اگر مدیری ورزشی داشته باشیم که سیاسی نباشد آیا آن مدیر صرفا ورزشی می‌تواند برای باشگاهش هواپیما بخرد یا برای سفر تیمش به خارج از کشور کارها را مدیریت کند؟ فکر می کنم پاسخ این سوال مشخص است. آن مدیر باید به دولت وصل باشد تا بتواند کارهایش را پیش ببرد. اگر متصل باشد می‌تواند و این نشان می‌دهد که مدیر فوتبالی دست آخر هم باید سیاسی باشد. یک چیزی را هم نباید فراموش کنیم. در این سی سال که توانسته‌ایم دو بار به جام جهانی برویم در هر دو مقطع مدیران فدراسیون فوتبال افرادی ورزشی بوده‌اند که هر چند ضعفهایی هم داشته‌اند اما لااقل ورزشی بوده‌اند.

* در این سی سال که به زعم شما تنها افراد وابسته به دولتها توانستند سکان هدایت ورزش را در دست بگیرند، خروجی کارشان چه بوده؟ اصلا کارشان نتیجه‌ای به همراه داشته است؟

خروجی کارشان بیشتر مقطعی بوده است. مثلا توانسته‌اند در مقاطعی ساختمانی را برای باشگاه بگیرند یا بودجه‌ای را گرفته‌اند. نمی‌توانیم بگوییم هیچ کاری انجام نشده اما کارها مقطعی بوده است. از طرفی دیگر در کنار چیزهایی که اضافه کرده‌اند خودشان هم سودهای زیادی برده‌اند.

* در همه این سالها چنین انتخابهای غیر ورزشی صورت می‌گرفته. فکر می‌کنید چه شد که این انتخاب اخیر از سوی وزارت ورزش برای هیات مدیره دو باشگاه استقلال و پرسپولیس انقدر پر حرف و حدیث شد؟

شاید یکی از دلایلش این بود که مدتها این دو باشگاه هیات مدیره نداشتند و جامعه این طور استنباط می‌کرد که پس از این همه وقت قرار است کارگروه‌های تخصصی برای مدیریت این دو باشگاه شکل بگیرد اما وقتی این انتخابها با این انتظار همخوانی نداشت، چنین مساله‌ای با این شدت در سطح جامعه مطرح شد.

ورزش زیر سایه سنگین سیاست

اعلام ترکیب جدید هیات مدیره دو باشگاه استقلال و پیروزی در آخرین روزهای تابستان امسال قطعا برای اولین وزیر ورزش و جوانان به عنوان یک اقدام بحث برانگیز در تاریخ این وزارتخانه ثبت خواهد شد؛ چه اینکه در پی همین اقدام بود که محمد عباسی از سوی منتقدانش به دخالت دادن سیاست در ورزش متهم شد.


شصت و هشتمین داربی پایتخت

حضور محمد رویانیان(رییس ستاد سوخت کشور)، لطف‌الله فروزنده دهکردی(معاون منابع انسانی رییس جمهور) و محمدحسین نژاد‌فلاح(نماینده مجلس) به عنوان اعضای جدید هیات مدیره باشگاه پرسپولیس و امیدوار رضایی و مقداد نجف‌نژاد(دو نماینده مجلس) در هیات مدیره باشگاه استقلال و همچنین سیدشمس‌الدین حسینی وزیر اقتصاد و دارایی به عنوان رییس مجمع باشگاه استقلال و محمد عباسی هم به عنوان رییس مجمع باشگاه پرسپولیس از این جهت مورد انتقاد شدید قرار گرفته که بسیاری از منتقدین این موضوع را مصداق بارز سیاسی کردن ورزش می دانند.

البته سالهاست که در کشور ما و البته بسیاری از دیگر کشورها ورزش و سیاست با یکدیگر گره خورده است. سیاستمداران همواره برای افزایش محبوبیت خود از تریبون ورزش که غالبا جذاب تر و پر مخاطب تر از سیاست است استفاده می کنند؛ با ورزشکاران عکس یادگاری می گیرند، با لباس ورزشی مانور تبلیغاتی میدهند، در مسابقات مهم ورزشی و به ویژه فوتبال حضور می یابند و دست به کارهایی از این قبیل می زنند تا از این رهگذر محبوبیتی برای خود دست و پا کنند.

اولین و مهمترین دلیل مخالفت با حضور سیاسیون در ورزش، -فارغ از اینکه سیاست همواره پلشتی هایی را در پی دارد-  دور ماندن متخصصان از این حوزه است. قطعا افراد با سابقه ای همواره در همه حوزه ها وجود دارند که اگر کسان دیگری را به جای آنها در پست های تخصصی قرار دهیم طبعا خود را از تجارب این افراد محروم کرده ایم. لذا همچنانکه انتظار می رود مثلا یک ورزشکار در کار سیاست دخالت نکند در مقابل این خواسته هم قهری است که سیاستمداران کاری به کار ورزش نداشته باشند و اجازه دهند متخصصان این حوزه فعالیت تخصصی خود را داشته باشند.

موضوع مهم دیگر در این رابطه دو شغله شدن بسیاری از کسانی است که به عضویت هیات مدیره این دو باشگاه در آمده اند. علاوه بر قانون اساسی که در اصل 141 صراحتا قوه مجریه و کارمندان دولت را از داشتن بیش از یک شغل منع کرده قوانین عادی کشور نیز این موضوع را مورد توجه قرار داده است.

اما در ماجرای اخیر و ترکیب جدید هیات مدیره باشگاه های استقلال و پیروزی، حضور نمایندگان پارلمان نیز بسیار چشمگیر بود. مجلس شورای اسلامی چند ماه پیش قانونی را تصویب کرد که بر اساس آن سازمان تربیت بدنی به وزارت ورزش تبدیل شد. از مهمترین علل تاسیس وزارت ورزش امکان نظارت نمایندگان بر ورزش کشور بود چرا که پیش از این ساختار به گونه ای بود که مجلس اجازه دخالت در سازمان تربیت بدنی که زیر نظر ریاست جمهوری بود را نداشت.

اما با حضور نمایندگان در هیات مدیره این دو باشگاه، این افراد عملا خود زیر نظر وزارتخانه و وزیر ورزش فعالیت می کنند. در این صورت چگونه خواهند توانست به وظیفه نظارتی خود به خوبی عمل کرده و بی طرفی خود را حفظ کنند؟

البته این موضوع را نیز باید در نظر گرفت که دو باشگاه استقلال و پیروزی متعلق به استان تهران هستند و اگر هم بنا بوده که نماینده ای در هیات مدیره این تیم ها عضویت داشته باشدف نمایندگان تهران اولویت داشته اند.

پروین در کنار سردار رویانیان

موضوع مهم دیگر در این رابطه دو شغله شدن بسیاری از کسانی است که به عضویت هیات مدیره این دو باشگاه در آمده اند. علاوه بر قانون اساسی که در  اصل 141 صراحتا قوه مجریه و کارمندان دولت -که احتمالا شامل هر فرد حقوق‌بگیر از خزانه دولت و بودجه عمومی می‌شود-  را از داشتن بیش از یک شغل منع کرده قوانین عادی کشور نیز این موضوع را مورد توجه قرار داده است.

  اگرچه ظاهری ترین استدلال در این رابطه عدم دریافت حقوق از دو جا به نظر می رسد اما روح قانون بر جلوگیری از تضاد منافع یا امکان استفاده از یک مسئولیت به نفع مسئولیت دیگر و در نهایت در جهت منافع شخصی تاکید دارد که متاسفانه در مساله اخیر به خوبی مورد توجه قرار نگرفته است.

موضوع دیگری که موجب ابراز انتقاد به وزارت ورزش برای ترکیب جدید هیات مدیره باشگاه های استقلال و پیروزی می شود، تضاد این اقدام با خصوصی سازی ورزش است. در الزامات اصل44 قانون اساسی وسیاستهای کلی آن، به بخشی از مقررات مالی دولت برخورد می کنیم که مدیران ورزشی را ملزم می کند اهداف و رسالت ورزشهای آماتوری و حرفه ای را با وظایف تعریف شده وزارت ورزش وجوانان و اهداف نظام تفکیک وبا فرآیند قانونی اقدام به خصوصی سازی کنند تا بتوانند روندی پایدار و موفق به همراه رعایت حقوق شهروندی و عدالت اجتماعی را پیش رو داشته باشند.

گرچه دخالت سیاست در عرصه ورزش اقتضائاتی دارد اما انتظار است حالا که با وجود تمامی انتقادات و مخالفت ها قدرت سیاسی بر تخصص ورزشی چنبره زده انتظار می رود لااقل در تصمیم گیری های خود متخصصان را کنار نزده و از نقطه نظرات کارشناسان خبره و با تجربه در حوزه ورزش بهره مند شوید

علاوه بر این کنفدراسیون فوتبال آسیا در اولتیماتومش به باشگاه‌های آسیایی آن‌ها را ملزم کرده تا سال 2013 با رعایت هفت اصل مورد نظر AFC حرفه‌ای و خصوصی شوند.

با وجود اولتیماتوم AFC و خطر حذف تیم‌های ایرانی از لیگ قهرمانان آسیا مسئولان ورزش و فوتبال ایران هنوز اقدامی جدی و اساسی برای خصوصی‌سازی نکرده‌اند و 16 تیم حاضر در لیگ برتر ایران کماکان با بودجه‌های دولتی و از منابع مختلف تامین اعتبار می شوند تا روند خصوصی سازی در ورزش کشور نه تنها حرکتی لاک پشتی داشته باشد بلکه گاهی –همچون اقدام اخیر- حرکتهایی خلاف آن برداشته شود.

و اما سخن پایانی خطاب به سیاسیون ورزشی: گرچه دخالت سیاست در عرصه ورزش اقتضائاتی دارد اما انتظار است حالا که با وجود تمامی انتقادات و مخالفت ها قدرت سیاسی بر تخصص ورزشی چنبره زده انتظار می رود لااقل در تصمیم گیری های خود متخصصان را کنار نزده و از نقطه نظرات کارشناسان خبره و با تجربه در حوزه ورزش بهره مند شوید تا ورزش کشور بیش از این رو به افول نرود و البته سعی کنید مسوولیت های سیاسی خود را که قاعدتا بر این مسوولیت اولویت دارد به خوبی انجام دهید تا سیاست نیز به سرنوشت ورزش دچار نشود.

سایه بحران روی سرفوتبال ایران

کنفدراسیون فوتبال آسیا با تاکید بر اینکه اعضای هیئت مدیره معرفی شده استقلال و پرسپولیس مورد تایید این کنفدراسیون نیست مهلت جدیدی را برای برطرف کردن مشکلات باشگاه ها جهت حرفه ای شدن تعیین کرد که در صورت عملی نشدن سهمیه‌های ایران کم خواهد شد.


کنفدراسیون فوتبال آسیا

عزیز محمدی رئیس سازمان لیگ برتر صبح روز دوشنبه با حضور در نشست کمیته رسانه های فدراسیون فوتبال ضمن بیان این مطلب افزود: پس از آنکه در نامه ای اعضای هیئت مدیره دو باشگاه استقلال و پرسپولیس را به کنفدراسیون فوتبال آسیا ارسال کردیم، این کنفدراسیون با تاکید بر اینکه این دو هیئت مدیره از نظر AFC قانونی نیستند از فوتبال ایران خواست تا نسبت به رفع مشکلات باشگاه ها اقدام کند.

وی ادامه داد: کنفدراسیون فوتبال آسیا تاکید دارد که اعضای جدید هیئت مدیره دو باشگاه استقلال و پرسپولیس باید به ثبت شرکت ها برسند و پس از آن به این کنفدراسیون معرفی شوند. در صورتی که تا روز 14 اکتبر تمامی مدارک استقلال و پرسپولیس و سایر باشگاه ها به دست کنفدراسیون فوتبال آسیا نرسد احتمال کسر سهمیه های ایران و حذف این دو تیم پرطرفدار از فصل آینده رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا وجود دارد.

عزیز محمدی خاطرنشان کرد: علاوه بر استقلال و پرسپولیس برخی باشگاه ها هنوز نتوانسته اند مدارک شان برای گرفتن پروانه حرفه ای کامل کنند. باشگاه های داماش ، سرچشمه و فجرسپاسی مشکلات بیشتری نسبت به تیم های دیگر دارند و باید تمام مدارک شان را به کنفدراسیون فوتبال آسیا ارسال کنند.

وی افزود: باشگاه های راه آهن ، ملوان ، سایپا ، فولا و صبا نیز هرکدام نواقصی دارند که باید تا قبل از پایان مهلت جدید کنفدراسیون فوتبال آسیا نواقص شان را برطرف کنند و مدارک لازم را در اختیار سازمان لیگ قرار دهند تا به کنفدراسیون فوتبال آسیا ارسال شود. در صورتیکه نتوانیم این مشکلات را برطرف کنیم قطعا برای گرفتن پروانه لیگ حرفه ای به مشکل خواهیم خورد.

رئیس سازمان لیگ برتر با تاکید بر اینکه وضعیت فوتبال بحرانی است و همه باید این مئسله را جدی بگیرند خاطرنشان کرد: فوتبال ایران تا سال 91 باید بتواند شرایط برگزاری لیگ حرفه ای را کسب کند اما با روندی که در حال حاضر وجود دارد این امکان بسیار ضعیف است و وظیفه ماست که از حالا هشدارهای لازم را به مسئولان بدهیم.

علاوه بر استقلال و پرسپولیس برخی باشگاه ها هنوز نتوانسته اند مدارک شان برای گرفتن پروانه حرفه ای کامل کنند. باشگاه های داماش ، سرچشمه و فجرسپاسی مشکلات بیشتری نسبت به تیم های دیگر دارند و باید تمام مدارک شان را به کنفدراسیون فوتبال آسیا ارسال کنند

وی با تاکید بر اینکه برای گرفتن مجوز پروانه حرفه ای باشگاه ها باید طراز مالی مثبت داشته باشند به مشکلات تامین درآمد در باشگاه ها اشاره کرد و گفت: متاسفانه قوانینی که الان وجود دارد و هزینه کردن در ورزش قهرمانی از سوی نهادها را ممنوع کرده است مشکلات زیادی را برای باشگاه ها بوجود آورده که این احتمال را باید داد که در نیم فصل برخی بازیکنان باشگاه ها به خاطر مشکلات مالی اعتصاب کنند. حتی با وضعیت موجود احتمال تعطیلی لیگ برتر نیز وجود دارد!

رئیس سازمان لیگ برتر در پایان تاکید کرد: امیدوار نمایندگان مجلس شورای اسلامی و سایر مسئولان دست در دست هم دهند و کمک کنند تا مشکل درامدزایی باشگاه ها حل شود و فوتبال ایران بتواند در زمان مشخص شده کنفدراسیون فوتبال آسیا شرایط احراز لیگ حرفه ای را کسب کند.


منبع : مهر

دلیل جذابیت ورزش برای "غیرورزشی ها"

حضور "غیر فوتبالی‌ها" در فوتبال داستان دیروز و امروز نیست؛ حتی پیش از انقلاب هم مدیریت باشگاه تاج (استقلال فعلی) بر عهده یکی از افسران بلندپایه سازمان اطلاعاتی رژیم طاغوت بود، پس از انقلاب هم این روند قطع نشد و غیر فوتبالی‌ها که بیش از همه برچسب "سیاسی" بر آنها خورده کار را در ورزش در دست گرفتند.


تیم ملی ایران و کره جنوبی

از همان ابتدا به دلیل حساسیت‌هایی که ورزش داشت و توجه فراوان مردم، تصمیم گرفته شد اختیار و اداره ورزش و به ویژه فوتبال در اختیار سیاسیون و افراد حساب پس داده بیفتد؛ روندی منطقی که کسی به آن اعتراض نداشت و بدنه ورزش هم متوجه شده بود که به خاطر زنده ماندن ورزش در آن سال‌های پر التهاب و به ویژه سالهای جنگ تحمیلی، بهتر است ورزش را کسانی اداره کنند که هر چند سابقه ورزشی ندارند اما می توانند با استفاده از نفوذشان امکانات بیشتری را برای ورزش به وجود بیاورند.

 

 نکته‌ای که در تاریخ ورزش ایران در دهه ابتدایی انقلاب قابل ذکر است، بی علاقگی مدیران سیاسی برای ورود به ورزش بود و تعداد محدودی از آنها تنها به خاطر انجام وظیفه می‌پذیرفتند که اداره بخشی از ورزش را در دست گیرند. سی و سه سال از انقلاب شکوهمند مردم ایران می‌گذرد و با وجود پیشرفت در بیشتر عرصه‌ها، ورزش همچنان بر همان پاشنه می‌چرخد اما دوره زمانه تغییر کرده و دیگر بهانه‌ای برای حضور سیاسیون در ورزش نیست. بر خلاف ابتدای انقلاب، مدیران سیاسی متوجه تاثیر ورزش در میان اقشار مردم شده‌اند و به خوبی می‌دانند که حضور موفقیت آمیز در ورزش چه تاثیری بر نظر مثبت آنها دارد.

رییس دولت نهم با انتخاب محمد علی آبادی با سابقه حضور در معاونت عمرانی شهرداری برای ریاست سازمان تربیت بدنی نشان داد که با ورزشی ها سر سازگاری ندارد. بعد از این انتخاب، انتقادها هم شروع شد اما رییس جمهور انتخابش را کرده بود.

* فوج فوج سیاسی‌ها در ورزش

 در ابتدا مدیران غیر فوتبالی مدیریت در ورزش را برای خود "کسر  شان" می‌دانستند و به سختی با حضور در ورزش کنار می‌آمدند و این روند تا اواخر دهه 60 ادامه داشت اما قهرمانی در بازی‌های آسیایی 90 وضعیت را عوض کرد؛ استقبال و توجه عجیب مردم به فوتبال، اتفاقی بود که پس از پایان جنگ تحمیلی نگاه‌ها را به سمت فوتبال جلب کرد و این مساله سیل حضور مدیران سیاسی را به همراه داشت. دولت پنجم را می‌توان بنیانگذار حضور مدیران غیر فوتبالی در ورزش دانست.

حضور افرادی چون محلوجی وزیر صنایع دولت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در پرسپولیس و محمد حسن غفوری فرد از مدیران عالیرتبه وزارت نیرو در سازمان تربیت بدنی نخستین ورود "غیر فوتبالی ها" در ورزش بود. پس از آن فوج فوج سیاسیون وارد ورزش شدند و هر دولت برای ثبت رکورد حضور غیر ورزشیها به ورزش با هم رقابت تنگاتنگی داشتند.

 مصطفی هاشمی طبا، فائقی، اکبر غمخوار، محسن صفایی فراهانی، محسن مهرعلیزاده و ده ها نفر دیگر کسانی بودند که به واسطه حضور در ورزش برای خود اسم و رسمی به دست آوردند و البته جالب اینکه به غیر از یکی، دو نفر بقیه آنها کارنامه ضعیفی داشتند. با این حال این داستان از سال 84 شتاب تندتری به خود گرفت. رییس دولت نهم با انتخاب محمد علی آبادی با سابقه حضور در معاونت عمرانی شهرداری برای ریاست سازمان تربیت بدنی نشان داد که با ورزشی ها سر سازگاری ندارد. بعد از این انتخاب، انتقادها هم شروع شد اما رییس جمهور انتخابش را کرده بود. بعد از مدتی دوست رییس جمهور، رییس فدراسیون فوتبال یکی از معدود مدیران موفق ورزشی را در تصمیمی مناقشه برانگیز برکنار کرد؛ تصمیمی که برای سالها فوتبال ایران را وارد چالش کرد.

احمدی نژاد در کنار دادکان و علی آبادی

بعد از این تصمیم، علی آبادی تصمیم گرفت به غیر از ریاست بر سازمان تربیت بدنی، ریاست فدراسیون فوتبال را هم بر عهده بگیرد. او در توجیه این ورود غیرمنتظره اش صحبتی کرد که بیش از پیش نشان دهنده علاقه دولتی ها بر اداره ورزش بود: "رییس جمهور گفت که برو و فوتبال را درست کن". پس از این اظهار علاقه، فیفا با حضور معاون رییس جمهور در ورزش مخالفت کرد.

در دولت دهم هم وضع بر همین منوال بود. رییس جمهور علی آبادی را برای حضور در وزارت نیرو به مجلس معرفی کرد اما شکستهای ورزش در زمان مدیریت علی آبادی که مهمترین آن شکستهای فوتبال و ناکامی در المپیک پکن بود باعث شد که علی آبادی رای نیاورد. با رای نیاوردن علی آبادی راهی برای بازگشت دوباره دوست رییس جمهور به سازمان تربیت بدنی وجود نداشت اما احتمالا حساسیتهای مدنظر احمدی نژاد باعث شد که او دوباره ریاست ورزش را به معاونش بسپارد.

علی سعیدلو به عنوان رئیس ورزش کار را در دست گرفت اما حضور او در ورزش تنها دو سال دوام داشت و به حکم مصوبه مجلس سازمان تربیت بدنی به وزارت ورزش و جوانان تغییر کرد. ابتدا در فضای متشنج بین مجلس و دولت، حمید سجادی برای حضور در وزات ورزش به بهارستان معرفی شد و در شرایطی که امید بود مجلس به این فرد ورزشی اعتماد کند، این اتفاق نیفتاد و در نهایت محمد عباسی وزیر تعاون سابق به عنوان وزیر ورزش انتخاب شد؛ دوباره انتخابی سیاسی که انتقادهای زیادی را به وجود آورد.

انتقادها وقتی شدت یافت که عباسی تصمیم گرفت محمد رویانیان رییس ستاد سوخت را به عنوان مدیرعامل پرسپولیس انتخاب کند؛ انتخابی که هیچ توجیهی نداشت اما روزنامه وطن امروز نوشت که رویانیان گزینه ای مهم برای حضور در انتخابات آتی فدراسیون فوتبال است

* وقتی انتقادها اوج گرفت

با جرات می توان گفت بی سابقه ترین انتقادها به حضور مدیران غیر فوتبالی در ورزش با اولین انتخاب محمد عباسی در قامت وزیر ورزش رقم خورد؛ جایی که با وجود هشدارهای بسیار، وزیر تصمیم گرفت در فاصله پنج ماه مانده تا برگزاری انتخابات مجلس سه نماینده را به عنوان عضو هیات مدیره باشگاه های استقلال و پرسپولیس انتخاب کرد.

انتقادها وقتی شدت یافت که عباسی تصمیم گرفت محمد رویانیان رییس ستاد سوخت را به عنوان مدیرعامل پرسپولیس انتخاب کند؛ انتخابی که هیچ توجیهی نداشت اما روزنامه وطن امروز دلیل حضور رویانیان در پرسپولیس را به انتخابات پیش روی فدراسیون فوتبال مربوط دانست و نوشت که رویانیان گزینه ای مهم برای حضور در انتخابات آتی فدراسیون فوتبال است، اتفاقی که اگر بیفتد قطعا باعث انتقادهای بیشتری به حضور غیر فوتبالیها خواهد شد. با این شرایط بعید است که دولتها تا سالهای سال بی خیال ورزش شوند. آنها متوجه محبوبیت ورزش در میان آن شده اند و از نگاه آنها ورزش میانبری است برای رسیدن به مناصب بالا.

«ستایش» پایانی خوش ندارد

گفت‌وگو با سعید سلطانی، کارگردان سریال پربیننده این روزهای تلویزیون؛


«ستایش» موفق شد بسیاری از بینندگان سریال‌های ماهواره‌ای را جذب خود کند؛ سریالی سرشار از تعلیق و انتظار با داستانی کاملا ایرانی که ذائقه ایرانی را به راحتی به سوی خود می‌کشاند 
 
«ستایش»
 
 
گرچه ستایش هم می‌توانست خیلی زودتر از آنچه تصور می‌شد با سرانجامی خوش به پایان برسد اما گویا دست‌اندرکاران ساخت این سریال، باتوجه به استقبال تماشاگران سعی دارند تا بخش دوم داستان غم‌انگیز و پر از چالش این بانوی جوان را به روی آنتن ببرند. البته این سؤال‌ها همچنان در ذهن بیننده وجود دارد که آیا ستایش ساخته شد تا جای «اوشین»، «هانیکو» یا «یانگوم» را در ذهن مخاطب ایرانی بگیرد؟ آیا دست‌اندرکاران این مجموعه اعم از نویسنده و کارگردان موفق به انجام چنین کاری شده‌اند؟ سعید سلطانی که تاکنون کارگردانی سریال‌های «پس از باران»، «سال‌های برف و بنفشه» و «خانه‌ای در تاریکی» را بر عهده داشته، ستایش را سریالی با داستان  
 
ادامه مطلب ...